FARIBA HEIDARIZADEH

شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز

FARIBA HEIDARIZADEH

شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز

حتما چند بار بخوانید

 با تشکر از اقای عصاره 

زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتوموبیل جدیدش بود کودک 4 ساله اش  تکه سنگی را برداشت و  بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت 
While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone and scratched lines on the side of the car.  
  
مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد بدون انکه به دلیل خشم متوجه شده باشد که با آچار پسرش را تنبیه نموده

In anger, the man took the child's hand and hit it many times not realizing he was using a wrench.

 

در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان  انگشت های دست پسر قطع شد

 

At the hospital, the child lost all his fingers due to multiple fractures.

 

وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید "پدر کی انگشتهای من در خواهند آمد

 

When the child saw his father with painful eyes he asked, 'Dad when will my fingers grow back?'

 

آن مرد آنقدر مغموم بود که هیچ نتوانست بگوید به سمت اتوموبیل برگشت وچندین بار با لگد به آن زد

The man was so hurt and speechless; he went back to his car and kicked it a lot of times.

 

 

حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن انداخته بود  نگاه می کرد. او نوشته بود

"دوستت دارم پدر"

Devastated by his own actions, sitting in front of that car he looked at the scratches; the child had written 'LOVE YOU DAD'.

 

روز بعد آن مرد خودکشی کرد

 

The next day that man committed suicide. . .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد